وی ادامه داد: من همیشه دوست داشتم یک سمفونی بسازم و همیشه می خواستم یک اپرا بسازم و فقط هزینه های انجام آن به قدری گزاف است که اگر آن را انتخاب کنم، که معتقدم دارم، آن را انجام می دهم. دانستن من باید مطمئن باشم که دیدگاهی که از آن به آن می پردازم با حقیقت و درک من مطابقت دارد. و همه این چیزها فقط – زمان می برد. و من سالهاست که هیچ وقت با دست خودم نداشتهام – درست مثل ضبط، تور، ضبط، تور، ضبط، تور، ضبط، تور. شما می دانید منظورم چیست؟ درست مثل بی پایان است. و بنابراین وقتی بالاخره فرصت توقف پیدا کردم، دو چیز به جلو آمد. یک – من نمیخواهم ساخت موسیقی را متوقف کنم. عاشقشم. برخی از افراد را می شناسم که آنها را می شناسم دقیقاً مانند “اوه، فهمیدم که دیگر نمی خواهم موسیقی بسازم.” دیدم GODSMACK بگو: “ما دیگر نمی خواهیم موسیقی بنویسیم.” و شاید این همان چیزی بود که متوجه شدند در طول آن. اما برای من، این یک گزینه نیست. اینطور نیست که بتوانم آن را خاموش کنم. این کاری است که من انجام می دهم. این چیز من است.”
وقتی مصاحبه کننده پیشنهاد داد دوین که او خواند جورج اورولمقاله 1946 با عنوان “چرا می نویسم” که در آن جورج اجبار اولیه خود را برای خلاق بودن توصیف کرد، تاونسند گفت: “اما در عین حال، شما باید به آن احترام بگذارید، و بخشی از احترام گذاشتن به آن، انجام کارهای پایی برای درک ارتباط شما با آن است. و البته این نظر من است. اما مانند این است که اگر شما – همانطور که در گذشته داشتم – کورکورانه در حال عبور از یک فرآیند خلاقانه هستید، جایی که همیشه در اوج هستید یا همیشه مست هستید، یا اجازه میدهید که همیشه درگیر آن چیزهای خلاقانه خود باشید، یا به طور ناخودآگاه درگیر این چیزهای خلاقانه خود هستید، پس فکر میکنم این فرآیند متفاوتی است، و فکر نمیکنم لزوماً چیزی درست یا نادرست در مورد آن وجود داشته باشد، فقط فرق میکند. اما اگر به نقطهای رسیدهاید که در مورد اینکه چه کسی هستید و اهدافتان ممکن است چه نباشند، خیلی واضحتر هستید، احترام گذاشتن به زمان و مکان نیاز دارد. و اجباری که از آن صحبت کردید. اورولمقاله او به وضوح در درون من است. من چندین بار سعی کرده ام که متوقف شوم، و این مانند غرور است. این فرض که من فکر می کنم، “اوه، من فقط می توانم متوقف شوم” این است که این یک سرگرمی است تا یک شخصیت. من فقط – فکر می کنم موسیقی. من محیط خود را اینگونه تفسیر می کنم. و در گذشته انرژی عاطفی زیادی را صرف تلاش برای منطقی کردن این موضوع کردم، خواه این تلاش برای شناسایی چیستی اجبار بود یا نه تلاش و شاید به طور عطف به اصلاح آنچه که شاید به عنوان یک اختلال در درون خودم می دیدم که به عنوان نیاز به ایجاد چیزی آشکار می شد. شاید به این دلیل بود که برای اعتبارسنجی به آن نیاز داشتم. شاید برای این یا آن یا چیز دیگری به آن نیاز داشتم، اما اکنون احساس میکنم که این هم غرور زیادی است، فقط برای اینکه سعی کنم ریشهای چیزی را که ناملموس است برسم. و آنچه اکنون احساس میکنم مهمترین چیز این است که به آن فکر نکنیم، بلکه کانالی را ایجاد کنیم که به آن اجازه میدهد تا جایی که میتواند روشن شود، چه از طریق تعادل در سطح روانشناختی یا حفظ سلامت شخصی، جسمی و روانی شما، هر چه باشد. در آن نقطه، زمانی که موسیقی شروع به بیرون آمدن میکند، بازتاب مستقیم مسیری است که شما انتخاب کردهاید و میتوانید به آن بازگردید. و دوباره، احساس میکنم که این واقعاً کودکانه است که سعی کنم این روند را منطقی کنم. انگار فراتر از من است. فراتر از شماست. فراتر از همه ماست. فراتر از آن است اورول. فراتر از هر کسی است. گویی ناخودآگاه جمعی سرچشمه انگیزه هنری است و شرکت در آن در نهایت لذت است. بنابراین من در اینجا هستم.”
در مصاحبه جدید با انفجار فلزی، خواننده، ترانه سرا و تهیه کننده کانادایی دوین تاونسند در مورد اظهارات اخیر خود توضیح داد که پس از دور بعدی تور خود “برای چند سال از جاده خارج خواهد شد” تا در مورد صحبت های طولانی خود کار کند. “پره” پروژه در پاسخ به این سوال که چرا احساس میکند باید در حین تنظیم این سمفونی “بیش از حد” وحشیانه، تور را متوقف کند، دوین گفت (همانطور که توسط BLABBERMOUTH.NET): “از آنجا که من در چند سال گذشته با همهگیری و همه چیز، مانند همه ما، در یک سطح اساسی تغییر کردهام. و برای اینکه تمام این تکههای متفاوت از تجربیات به هویتی تبدیل شوند که بتوانم از آن به درستی استفاده کنم، به سکوت و فضا نیاز دارم. به همین سادگی است. البته در طول 10 سال گذشته تغییراتی رخ داده است – بچهها بزرگتر میشوند یا هر چیز دیگری – اما تغییر اساسی در روشهایی که همهگیری به وضوح در جامعه و شخص ایجاد کرده است، رخ نداده است. و احساس میکنم شاید این یک نقص در توانایی من در درک محیطم باشد، یا شاید این دقیقاً همان چیزی است که میتوانم به آن زمان اجازه ورود به آن را بدهم. خلاقانه خورد، درست نیست و فقط ناخوشایند خواهد بود.”
دوین آخرین آلبوم خود را منتشر کرد “کار سبک”، اکتبر گذشته LP و آلبوم همراه آن از B-sides و دموها از رگبار مطالب نوشته شده در طول همه گیری همه گیر جمع آوری شده است. “کار شبانه” – نمایندگی دوین در این مرحله از زندگیاش، پس از همهگیری، و بازتابهایش در مورد آنچه که او (و بسیاری از ما) همه از سر گذراندهاند. برای “کار سبک”، دوین تصمیم گرفت ببیند که اگر او یک تهیهکننده (آزمایشی که مدتی است برای انجام آن هیجانزده بود) را برای کمک به این انتخاب مواد وارد کند، چه اتفاقی میافتد. او دوست دیرینه را انتخاب کرد گارث “GGGarth” ریچاردسون تا به تحقق این ایده کمک کند.